کارساز

مسابقه تلویزیونی ایده برتر

دکتر علی سعدآبادی

دکتر علی سعدآبادی

علی سعدآبادی، متولد 1368 تهران، دکترای مدیریت از دانشگاه تهران و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی، مؤسس و مدیر مرکز نوآوری اجتماعی «سلام»، عضو افتخاری مرکز نوآوری اجتماعی استنفورد، پژوهشگر نوآوری اجتماعی در پژوهشکده‌ی مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی است.

در کارنامه کاری او، تجارب متنوعی همچون مشاوره، ریاست مرکز تحقیق و توسعه و ریاست مرکز نوآوری در سازمان‌های مختلف در حوزه‌های پتروشیمی، کشاورزی، قطعه‌سازی، ماشین‌سازی، صنایع خوراکی و صنایع آرایشی و بهداشتی به چشم می خورد.

ترجمه و تألیف 18 عنوان کتاب درباره‌ی نوآوری و کارآفرینی، نگارش 12 مقاله‌ی بین‌المللی و بیش از 40 مقاله‌ی معتبر داخلی از سوابق علمی و پژوهشی ایشان است.

روایتی صمیمانه از زبان دکتر علی سعدآبادی، درباره خودش و دنیای کارآفرینی را در ادامه بخوانید:

• خیلی‌ها فکر می‌کنن کارآفرین‌ها بابای پول‌داری داشتن و از بچگی وضع‌شون خوب بوده. شرایط من اما خیلی متفاوت بود. من افتخار می‌کنم که پسر یه بقالِ دریادلِ بامعرفتِ مردم‌دوستم. افتخار می‌کنم که بچه‌‌ی پایین شهرم و تو نازی‌آباد بزرگ شدم. حالام خدا کمک کرده و تونستم خیلی از بچه محلامو پیش خودم مشغول به کار کنم؛ امروز تو مجموعه‌ی ما، کسایی مدیرن که اون اول شاید جایی به‌عنوان کارمند یا کارگر هم استخدام‌شون نمی‌کردن. اما من بهشون باور داشتم؛ خودشون هم خودشونو باور کردن و حالا کارآفرین شدن و خیلی‌ها بهشون غبطه می‌خورن. منم به وجودشون افتخار می‌کنم.

• راستش تو مقطع ارشد و دکترا، دانشجوی بدی نبودم. می‌تونستم تو دانشگاهای خوبی تو کشورای خوب با شرایط عالی درس بخونم. هزینه‌ی زندگی و تحصیل‌مو هم کامل می‌دادن. اما خدابیامرز دکتر قانعی‌راد تو کتاب «جامعه‌شناسی نخبگان»ش حرف قشنگی زده؛ این‌که نخبه‌ی واقعی کسیه که شرایط بد کشورشو ببینه و باز بمونه و سعی کنه شرایطو بهتر کنه. همه‌ی نخبه‌ها می‌دونن که بیرون ایران، شرایط رفاهی و کاری و تحصیلی بهتری دارن، اما اونایی که می‌مونن، از خودگذشتگی می‌کنن. حالا من که خودمو کسی نمی‌دونم، اما دوست داشتم این‌جا بمونم و اگه چیزی بلدم همین‌جا دنبالش کنم. این حرفام برای من شعار نیست، عین واقعیته. حتی مدارکش موجوده! همین حالا تو 11 کشور دنیا مشغول کارآفرینی‌ام و با مردمش کار می‌کنم. باور کنید گاهی شرایطِ کار تو کشورایی که حتی از ایران کمترشون می‌دونیم، راحت‌تره. دولت خیلی همراه‌تره، کسی سنگ نمی‌ندازه و همه کمک می‌کنن. تو ایران گاهی این حداقل‌ها رو هم نداریم. یعنی بعضی وقتا دولت کمک که نمی‌کنه هیچ، پشت‌پاتونم می‌زنه. اما خب بازم ایران یه چیز دیگه است.

• نلسون ماندلا می‌گه «من هرگز شکست نمی‌خورم؛ یا پیروز می‌شم یا یاد می‌گیرم.»، قصه‌ی کارآفرینی همینه. یه تصور اشتباهی بین مردم وجود داره که کارآفرینا همیشه برنده‌ن. اون اوایل تو مجموعه‌ی خودمون، از هر ده‌تا پروژه، 9تاش شکست بود و فقط یکیش پیروز می‌شد. همین حالام بیشتر شکست می‌خوریم تا پیروز شیم. معمولاً موقع شکست دنبال اینیم که تقصیرو گردن این و اون بندازیم. اما من معتقدم که مردم از کسی که شکست‌شو می‌پذیره خیلی هم خوش‌شون می‌آد. شما با اعلام شکست، صلابت و شجاعت خود تو نشون می‌دی؛ اونام تحسینت می‌کنن و بهت احترام می‌ذارن.

• کارآفرینی، زندگی تو یه جهنم یه‌نفره‌ است. پای زندگی و پول و آبرو و حیثیتت وسطه؛ پول مردمی که بهت اعتماد کردن و سکانو بهت سپردن. با وجود این، دنیای هیچ‌کس به اندازه‌ی کارآفرینا شیرین و قشنگ نیست. کارآفرینا ترجیح می‌دن از اشتیاق بمیرن تا از ملامت. الان مشکلات کشور خیلی زیاده. مسائل اقتصادی هم واقعاً بغرنجه، اما خب ستاره هم اگه تاریکی‌ای اطرافش نباشه نمی‌درخشه. ما باید سعی کنیم تو این شرایطِ سخت بدرخشیم، راه دیگه‌ای نیست. درختی که از زمستون بترسه هیچ‌وقت به بهار نمی‌رسه. اکثر ما دوست داریم کارمند بشیم. خب این با روح کارآفرینی در تضاده. باید رویکردمونو عوض کنیم. ما به مردم کارآفرین نیاز داریم. به دانشگاه کارآفرین، به آموزش و پرورش کارآفرین، به سیاست و اقتصاد کارآفرین نیاز داریم. مثل برزیل که فوتبالو نفس می‌کشه؛ فوتبالو می‌خوره و می‌خوابه و زندگی می‌کنه، ما هم باید کارآفرینی رو بخوریم و نفس بکشیم. باید کارآفرینی رو زندگی کنیم. این‌که آدمایی رو ببری سر کار و از جیب خودت (نه دولت) بهشون حقوق بدی، خیلی شیرینه. وقتی این لذتو بچشی، تازه می‌فهمی لذت‌های قبلی فقط ادای لذتو درمی‌آوردن.

• همه فکر می‌کنن تو کارآفرینی، پول خیلی مهمه. ولی من با اطمینان بهتون می‌گم که پول، دهمین عامله. ایده‌ی خوب، تیم اجرایی خوب، آموزش خوب، بستر خوب…، شما اگه بتونید این‌جور چیزا رو درست کنار هم بچینین، من تضمین می‌کنم که پول‌شو خودم براتون جور کنم!

• یه بنده خدایی رفته بود سمعک بخره. بهش می‌گن: «از سمعک هزار تومنی داریم تا 50میلیونی.» می‌پرسه: «هزار تومنیه چطور کار می‌کنه؟» جواب می‌دن: «اون اصلاً کار نمی‌کنه؛ فقط مردم با دیدنش بلندتر حرف می‌زنن.» فکر می‌کنم حداقل وظیفه‌ی کارساز اینه که مردم با دیدنش، «ما می‌توانیم» رو در عمل بفهمن. ببینن کارآفرینی، ربطی به سن و سال و مدرک دانشگاهی و فقر و ثروت شما نداره. اما توقع من از کارساز خیلی بیشتر از ایناست. کارساز باید به یه آکادمی تبدیل بشه؛ جایی که ایده‌پردازهای مختلف از سراسر کشورو دور هم جمع می‌کنه، با مربی‌های متخصص آموزش‌شون می‌ده و بعد با آوردن سرمایه‌گذار، این ایده‌ها رو به عمل تبدیل می‌کنه و جریانی از کارآفرینی تو کشور راه می‌ندازه. ایده‌پردازی، این‌قدرا مهم نیست، کشور ما پر از ایده است. مشکل اون‌جاییه که این ایده‌ها عملیاتی نمی‌شن. مهم‌ترین هدف کارساز، همینه، که مردم عملیاتی شدن ایده‌ها رو ببینن.

ویدئو ها

گالری تصاویر

نظرات

فائزه
06 فروردین 1399

سلام من یه دختر ۱۷ ساله در رشته تجربیم متولد بندرعباس و در جنوب استان کرمان زندگی میکنم هیچی از کارآفرینی سر درنمیارم ولی با برنامه شما عاشق این کار شدم و باعث آشنا شدن من با داوران و جوونهای خلاقی شد ک وجودشون باعث آبادانی کشورمونه و باعث افتخار من هستن و این برنامه من رو با مرکز نواوری اجتماعی سلام ب ریاست اقای سعدابادی آشنا کردو من فهمیدم اگر کارآفرینی یه همچین انسان هایی رو میسازه بی شک زیبا ترین کار دنیاست اولین برنامه ای بود ک وقتی تموم شد تا صبح گریه میکردم?به امید موفقیت تمام شما عزیزان
یاعلی ،خدانگهدار??✌??

زهرا
13 فروردین 1399

با عرض سلام و خسته نباشید. بنده متولد ۶۸ و بیکارم. خیلی دوست دارم کار آفرینی کنم، اما متاسفانه نمیدونم از کجا و چطور باید شروع کنم؟ سرمایه ای هم ندارم. من خیلی به کارهای هنری علاقه دارم خیلی ایده توی ذهنم هست دوست دارم همش رو با هم ترکیب کنم و یه چیز نو بسازم اما نمیدونم چطور. کاش میشد بنده رو راهنمایی بفرمایید.
سپاس

علی اصغر سعدآبادی
14 فروردین 1399

درود بر بانوی کارآفرین آینده. من دیر پیام شما را دیدم و پوزش از تاخیر در پاسخگویی. ممنون از همه لطف و محبتی که به بنده و برنامه داشتید. امیدوارم در فصل بعدی کارساز میزبان شما به عنوان ایده پرداز در مسابقه کارساز باشیم.

    فائزه
    28 فروردین 1399

    سلام آقای سعدابادی خداقوت
    من دوست دارم یه کارافرین اجتماعی بشم و نواوری اجتماعی رو خیلیی دوست دارم برای این کار باید چه رشته ای خوند اخه من سال دوم تجربیم
    ؟؟؟
    حقیقتش موندم و نمیدونم چکار کنم ولی دوست دارم یه دندانپزشک کارآفرین شم ?
    به یه راهنمایی کوچک نیاز دارم ??

    فائزه
    28 فروردین 1399

    اصلا میشه یه دانپزشک کارآفرین شد؟؟

بهروز صحرانشین کرباسک
20 فروردین 1399

سلام جناب آقای دکتر خداقوت من یک ایده برای تولید در کارساز ثبت کردم که اگر شما حمایت کنید بازار خوبی انشاءالله خواهد داشت . منتظر راهنمایی هاتون برای ادامه کار هستم ممنون

علی اصغر سعدآبادی
30 فروردین 1399

سلام بر اقا بهروز. چشم اقا درخدمتیم

علی اصغر سعدآبادی
30 فروردین 1399

سلام بر زهرا خانم. سوالتون خیلی کلی هستش. یه مقدار بیشتر بفرمایید تا بتونم راهنمایی کنم

ثبت نظرات :

اخبار مرتبط